درباره وبلاگ


کشور من همیشه برای من بهترین نقطه دنیاست.... با ایران میتوان دل به دریا زد... من از نژاد پاک اریایی هستم.... برای من نمیتوانم وجود ندارد... چون من ایرانی هستم ایران من..... کشور من.... برای تو دل به دریا میزنم..... سرزمین مادری من...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 59
بازدید کل : 149789
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1

سرزمین مادری




نه سیاست مدارم....

نه شاعرم.....

نه هنرمندم.....

نه پدرم وزیره....

نه مادرم کارخونه داره.....

نه تو بهترین برج کشور زندگی میکنم.....

حتی پدرم لامبورگینی هم نداره....

من یه ادم معمولی هستم.....

یه زندگی معمولی دارم.....

اما عاشقم....

عاشق وطنم....

عاشق ایران.....

تا اخر عمرم براش مینویسم و داد میزنم.....

حتی اگه یه قطره خون برام مونده باشه با همون مینویسم ایران



دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 22:5 ::  نويسنده : یه ایرانی

تو به کجا میگی متمدن؟

به جایی که زنان و دختران در اون امنیت ندارن؟

به جایی که یه دختر از ترس حمله تنها سوار اسانسور نمیشه؟

وقتی تو کشور ما سینه ستبر میکردن و میرفتن جنگ واسه دفاع از ارمانهاشون اونا سینه رو نمایان میکردن اونا متمدنن اره؟

وقتی نوزادی که متولد میشه نمیدونه پدرش کیه تا اخر عمرشم نمیفهمه که این پدرشه یا نه اون تمدنه؟

جایی که به مردای کشورت توهین میکنن و اونا رو به بی غیرتی دعوت میکنن متمدنه؟

به حجابت،دینت ،ایینت،فرهنگت،کشورت،ارزشهات،پدرت،مادرت و ..... توهین میکنن اسمشونو میذاری متمدن؟

فرهنگ 8000ساله کشورتو میفروشی به اون تازه به دوران رسیده ها؟به چه قیمتی؟به قیمت عرضه کردن خودت؟ارزش داره؟

مردم کشورت تو جوونی رفتن به خاطر منو تو.....به خاطر کشور ما....موجی شد.....تو اول جوونی موجی شد با خودش حرف میزنه.....بهش میگی دیوونه؟میگی قرصاشو بده تا دیوونه نشده؟بی انصاف اون به خاطر امروز ما جوونیشو داد چجوری میخوای جبران کنی؟میگی خوب میخواست نره....د اخه دیوونه اگه نمیرفت الان کشورت نابود میشد بی غیرت.....

واسه کی دارم رجز میخونم تو میدونی عشق چندتا نقطه داره......تو میدونی ایران چقدر مقدسه؟

قبل از اینکه عربا دین بیارن تو کشورمون ما یکتا پرست بودیم.....خدای پاک و منزه رو میپرستیدیم ما از 8000سال پیش خدا پرست و یکتا پرست بودیم عرب ها1400ساله شناختنش......

حالا تو برو باز ببین BBC چی میگه......اینقدر برده ی غرب شدی بگه شبه میگی اره اون BBCهستش مگه میشه دروغ بگه.....نه حتما شبه.....

اخه بنده ی خدا روشنی روزو با چشمای خودت میبینی و میگی تاریکه.....

نه شعار نمیدم من دنبال حقیقتم....

وای برتو که برده ای!!!

برده ی غرب به قول خودت متمدن



پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 22:55 ::  نويسنده : یه ایرانی

عذاب وجدان دارم.....

میشنوم به خاک پاک کشورم توهین میکنن اما هیچی نمیگم و سکوت میکنم.......

هر جا گفتم خاک من مقدسه بهم خندیدن و گفتن دیوونه!!!

من این دیوونگی رو دوست دارم....ادمی که عاشق کشورش نباشه ادم نیست!!!

عذاب وجدان دارم.....

در بین مردمی زندگی میکنم که عشق به وطن براشون واژه شناخته نشدس.....چشم دوختن به رسانه های غربی و چشمشون رو در برابر حقیقت بستن اما من چیزی نمیتونم بگم چون این یه ماموریت اجباریه.....

دلم برای مردم خودم تنگ شده.....

مردم گیلک که مردشون میرزاکوچک خان جنگلیه......

قومی که وقتی براشون جک میسازی و برای دیگران تعریف میکنی فقط یه نگاه بهت میندازن و به حال بدبختیت افسوس میخورن.....

اره....

من یه دختر عاشقم.....

یه دختر عاشق از گیلان......

من از قومی هستم که هیچ وقت زیر بار ظلم نرفتن.....وقتی عربها به کشورمون حمله کردن و تازیدن و زنان و دخترانمون رو بردن از قومشون دفاع کردن دخترا خودشونو تو چاله های عمیق انداختن تا دست بیگانه نیفتن......تو بگو نارفیق این اسمش بی غیرتیه؟

من از قومی هستم که وقتی با رهبر پیمان بستن سر حرفشون موندن و تو میدون نشون دادن که کوفه ای نیسن که علی تنها بمونه

من از مردمی هستم که وقتی بگن یاعلی غوغا میکنن من از ایرانم.......از سرزمین اریایی......

اما دلم غوغاست.......دلم میسوزه برای ادمایی که به جای باز کردن چشمشون و دیدن پیشرفت مملکتشون چشم دوختن ببینن غرب چیکار میکنه یکی نیست حرف شریعتی رو فریاد بزنه

اگه بی حجابی تمدنه پس حیوونا خیلی متمدنن

یکی نیست به اینا بگه کدوم کشوره که بعد 35 سال این همه پیشرفت داشته باشه؟

مهم نیست اونا چی میگن مهم عقیده و ارمان منه.....

مهم باور منه

من که میدونم سر انجام این رود مرداب نیست......

من که میدونم

ایران همیشه بهترینه و ایرانی همیشه برترینه

 

 



پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 22:39 ::  نويسنده : یه ایرانی

هر اتفاقی که بیفته.....

تقصیر خودمونه

صبح تا شب چشممنون به رسانه های ماهواره ایه و حرفای مستهجنشون در مورد سرزمینمون رو به زبون میاریم.....

اسمش حقیقت نیست اسمش بی غیرتیه......

وقتی اگه یه شب شام نخوریم و گرسنه بخوابیم صبحش هر چی از دهنمون در میاد به خاک پاکمون میگیم اسمش بی غیرتیه.....

هه.....

حیف اون ادمایی که به خاطر امروز ما جونشونو تو جبهه های جنگ دادن.....

حیف اون بچه هایی که تو اوج بچگی پدرشون،مرد خونشون رو به خاطر اسایش ما از دست دادن....

بی انصافیه.....

هر عیب و ایرادی که مملکتمون داره از حرفای خودمونه....

با یه مشت مزخرف در مورد کشورمون میراث 8000 ساله خودمون رو به باد دادین.....

من ایرانی هستم.....

ایرانی تو بدترین شرایط ایرانی میمونه....

ذکر یاعلی از زبونش نمیفته چون ایمان داره....چون تمام 8000 سال یکتا پرست بوده.....

دلم میسوزه....

ما درمورد کشور اینقد بد میگیم نسل بعد ما چه بلایی سر کشورمون میاره.....

شمارو به خدا وطن فروش نباشین......

 



پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 18:54 ::  نويسنده : یه ایرانی

من و تو مردمی هستیم که گنج از رنج می سازیم

به این تاریخ خورشیدی به این فرهنگ می نازیم


من و تو مردمی هستیم که آینده تو مشت ماست


که از هفتاد نسل قبل هزار اسطوره پشت ماست...



پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 18:35 ::  نويسنده : یه ایرانی

در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست

هیچکس سوار بر اسب نیست

هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید

در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.

این ادب اصیلمان است:

نجابت

قدرت

احترام

مهربانی

خوشرویی

هم وطن ایرانی من ، ایرانی اصیل بمان



دانش اگر در ثریا هم باشد مردمانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت …

 



پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 18:31 ::  نويسنده : یه ایرانی

اي وطن اي مادر تاريخ ساز
اي مرا بر خاک تو روي نياز

اي کوير تو بهشت جان من
عشق جاويدان من ايران من

اي ز تو هستي گرفته ريشه ام
نيست جز انديشه ات انديشه ام

آرشي داري به تير انداختن
دست بهرامي به شير انداختن

کاوه آهنگري ضحاک کش
پتک دشمن افکني ناپاک کش

رخشي و رستم بر او پا در رکاب
تا نبيند دشمنت هرگز به خواب

مرزداران دليرت جان به کف
سرفرازن سپاهت صف به صف

وطن يعني چه آباد و چه ويران
وطن يعني همين جا يعني ايران



پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, :: 18:27 ::  نويسنده : یه ایرانی

ایران بهشت ماست ، ایران تنها بهانه بودن است .

کجا دلبری زیباتر از کشورمان ایران به یاد دارید ؟ زیبایی که ، هزاران هزار پیکر دلداده ، در زیر پایش ، تن به خاک کشیده اند .

ایرانیان هرگاه پُشتکار داشته اند ، شگفتی ها آفریده اند .

پاکی و راستی برجسته ترین خوی ایرانیان است .

ایران هیچگاه از عربستان دوستی نمی بیند .

نفرین ابدی بر کسانی که تیشه به ریشه همبستگی ایرانیان می زنند .

 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 20:3 ::  نويسنده : یه ایرانی

راهی را که در زندگی برگزیده ایم می تواند برآیند بازخورد کنش دیگران ، با ما باشد . پرسش آن که :
آیا ماخویشتن خویشیم ؟
و یا همواره باید پاسخگوی برخوردهای بد دیگران باشیم ؟
این پرسش ها را که پاسخ گفتیم ! آزادی در ما بارور می شود .
وپس از آن ، آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری می گردد . حکیم ارد بزرگ


ابلهان در سرزمین های کوچک همواره سنگ کشورهای بزرگ را به سینه می زنند و هم میهنان خویش را تشویق به بخشش میهن و ناموس خود می کنند . حکیم ارد بزرگ


آنهایی که از زادگاه خود می روند تا رشد کنند با سپری شدن روزگار می فهمند بزرگترین گنج زندگی را از دست داده اند و آن زادگاه و میهن است . حکیم ارد بزرگ

خودخواه ترین آدمیان آنانی هستند که چشمشان را بر سرنوشت هم میهنانشان بسته اند . حکیم ارد بزرگ



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 19:59 ::  نويسنده : یه ایرانی

  میترادات دختر مهرداد، پادشاه اشکانی، خواب دید ماری سیاه به شهر حمله نموده، سربازان مار را به بند کشیدند و چون پدرش آن مار زشت را بدید، دست او را گرفته و به مار پیشکش کرد.
 

مار به دورش پیچید و او را با خود از شهر ببرد. چون از شهر دور شدند ماری دیگر بر سر راه آنها سبز شد و بدین طریق میترادات از مهلکه گریخت و به سوی شهر خویش باز گشت. مردم شادی می کردند و نوازندگان می نواختند او هم شاد شد. اما همه چیز برایش غریبه و نا آشنا بود. چون بر لب جوی آبی نشست موهای خویش را خاکستری دید، زنی کامل در آب دیده می شد. از ترس از خواب پرید و ساعتها بر خود لرزید.

میترادات در آن هنگام تنها 14 سال داشت. چند سال گذشت. در پایان جنگ ایران سلوکیان (جانشینان اسکندر) فرمانروای آنها اسیر شده و به ایران آوردنش.

آن شب در زیر نور مهتاب، مهرداد به دخترش میترادات گفت: "ای عزیزتر از جان، می خواهم همسر دمتریوس فرمانروای اسیر شده سلوکیان شوی. رایزنانم می گویند اگر دمتریوس را عزیز داریم در آینده او دودمان سلوکیان را تضعیف خواهد کرد و در نهایت ما می توانیم برای همیشه آنها را نابود کنیم و تو می دانی آنها چقدر از ایرانیان را کشته اند. آیا قبول می کنی همسر او شوی؟"

دختر به پدر نگاهی کرد و خوابش را به یاد آورد!

در دل گفت: "آه ای پدر، آه ای پدر، من این مار را قبلا در خواب دیده ام و می دانم کی باز خواهم گشت، زمانی که دیگر نیمی از موهایم سفید شده. اما بخاطر ایران و شادی مردمم خواهم رفت."

سرش را پایین انداخت و گفت: "پدر هر چه شما تصمیم بگیرید همان می کنم." پادشاه ایران، دخترش را در آغوش گرفته موی سر او را بوسید و گفت: "دخترم می دانی که چقدر دوستت دارم."

میترادات در دل می دانست آغوش مار در انتظار اوست، اما صدای شادی ایرانیان آرامش می کرد، همچون آرامش آغوش پدر، و آرام گریست.

اندیشمند میهن دوست کشورمان ارد بزرگ می گوید:

"گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند."

سالها گذشت...

میترادات که به ایران باز گشت همه چیز همانگونه بود که در خواب دیده بود. بر لب همان جوی آب نشست، خود را در آن دید... اشکهایش با آب جوی در هم آمیخت و...

طعم میهن پرستی را برای روح و جان ایرانیان به یادگار گذاشت

...



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 19:36 ::  نويسنده : یه ایرانی

بگذار بگویند عقب مانده ایم.....

بگذار بگویند هیچ نداریم.....

بگذار بگویند دیووانه ایم.....

این همه گفتند به کجا رسیدند؟

فقط تماشا کن دروغ هایشان چه زیباست.....

نام خودت را گذاشته ای مرد ایرانی؟

غیرتت کجاست؟

چرا اجازه میدهی هر چه را که میخواهند به زبان بیاورند....همت کن...بلند شو بگو که میتوانی....

بگو اگر تحریم کنند هم تو میتوانی

بگو ابر قدرتی

بگو ایرانی سرفراز است....

فریاد بزن  وبگو تمدن کشور ما 8000ساله است.....

ثابت کن ایرانی غیرت دارد....

هر قدم تو برای ایران خاری است به چشم دشمنان

مردان این خاک پاک غیرتتان کجا رفته؟

همت ان ایرانی که مرد روزهای سخت بود کجاست؟

قدم بردار....

بیا باهم فریاد بزنیم ما میتوانیم.....

ما میتوانیم....

ما میتوانیم



چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, :: 15:40 ::  نويسنده : یه ایرانی

سهروردی را گفتند تا به کی از ایران سخن گویی ؟ گفت تا آن زمان که زنده ام . گفتند این بیماری است چون ایران دختره باکره ای نیست برای تو ، و گنج سلطانی هم برای بی چیزی همانند تو نخواهد بود .

 
 
سهروردی خندید و گفت شما عشق ندانید چیست .


چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, :: 15:28 ::  نويسنده : یه ایرانی