درباره وبلاگ


کشور من همیشه برای من بهترین نقطه دنیاست.... با ایران میتوان دل به دریا زد... من از نژاد پاک اریایی هستم.... برای من نمیتوانم وجود ندارد... چون من ایرانی هستم ایران من..... کشور من.... برای تو دل به دریا میزنم..... سرزمین مادری من...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 53
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 149782
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1

سرزمین مادری




عربها به ما آموختند برای شمارش خودمان به جای تن از نفر استفاده کنیم که خودشان برای شمارش حیوانات بکار می برند...

به ما آموختند که به جای واق واق سگ بگوییم پارس که نام سرزمینمان است...

به ما آموختند به جای خوراک بگوییم غذا ، که خودشان به ادرار شتر میگویند...

به ما آموختند بگوییم شاهنامه آخرش خوش است،چون آخر شاهنامه ایرانی ها از عرب ها شکست می خورند.....



چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 23:24 ::  نويسنده : یه ایرانی

به تو که میگی:گیلک بی غیرته

اره نا رفیق گیلک بی غیرته....

اون موقع که سپاه دیلمی واذری مقابل حمله عربها واستادن تا ناموسشون به غارت نره بی غیرتی بود....

اره گیلک بی غیرت ترین بی غیرتاست....

اره اسمش بی غیرتیه قلی پور،حیدری،محمدیان،محمودی،مرادی و...رفتن جونشونو دادن تا امروز منو تو رو بسازن

بی غیرته....

تو قیام مختار اکثر سپاهش دیلمی بود....

وقتی کوفه های بی شرم و حیا رو برگردوندن از مختار دیلمیا بودن که تا اخرین لحظه باهاش موندن....

اره گیلکا بی غیرتن.....

قومی که مردش میرزا کوچک خان جنگلیه کسی که مردونگیش زبون زد همست....

بازم بگو گیلکا بی غیرتن....

اره بی غیرتن که تا زانو تو شالیزار برنج فرو میرن زیر افتاب داغ تابستون تا تولید ملی داشته باشیم....

بازم بگو قوم من بی غیرته

اگه مشارکت دوشادوش و برابر مرد و زن بی غیرتیه....

اگه دفاع از این سرزمین بی غیرتیه....

اگه مسلمون بودن بی غیرته....

اگه مردونگی بی غیرتیه....

باشه گیلک بی غیرته....

اگه مهمون نوازی بی غیرتیه....

اگه عشق به ایران بی غیرتیه اره ما بی غیرتیم

جایی که به تو بگن با غیرت باید به من گیلک بگن بی غیرت.....



سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:, :: 17:12 ::  نويسنده : یه ایرانی

به این عکس ها خیره شو خیره شو    

به اون روزهای پر از خاطره

نخواه گرمی خواب چشم کسی

بذاره که بیداری یادت بره...

یه باری از امروز رو دوشته

که واسش یه عمره زمین میخوری

همه منتظر تا ببینن کجا      

تو از جاده عشق دل می بری

ولی ایستادن فقط کار ماست    

ما که قصه مون قصه خواب نیست

بیا دل به دریا بزن شک نکن

سر انجام این رود مرداب نیست....

 



شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 23:33 ::  نويسنده : یه ایرانی

ای تا همیشه زنـده ای عشق قدیمی             ازهرکی هم دلخور باشم تو دلخوشیمی

ازهرکی هم دلخور باشم باتو می مونم            این پرچمــو تــا آسمــــونــا می رسـونم

بــا هــر نگــاهی هـــر صدایی پا به پاتم           تو اوج سختــی تو غمــا مــن باز باهاتم

ایـــــران مــن تـو آسمــون ایــن زمینــی            صحــن پــر از نــــــور امـــام هشتمینی

مــن بــا تـــــوام ایـن راه برگشتـن نداره            من با توام هرکی کــه میخواد کم بیاره

بر دوش می گیرم همیشه پرچمــت رو             رو زخــم دنیـا می نشونم مرهمــت رو

وقتی که دشمن تیغشــو از رو کشیـده            می جنگم از شب زیر پرچم تا سپیــده

بر دوش می گیرم همیشه پرچمــت رو             رو زخــم دنیـا می نشونم مرهمــت رو

وقتی که دشمن تیغشــو از رو کشیـده            می جنگم از شب زیر پرچم تا سپیــده

بر دوش می گیرم همیشه پرچمــت رو             رو زخــم دنیـا می نشونم مرهمــت رو

وقتی که دشمن تیغشــو از رو کشیـده            می جنگم از شب زیر پرچم تا سپیــده



جمعه 17 آذر 1391برچسب:, :: 21:1 ::  نويسنده : یه ایرانی

 

مهم نیست بازدید کننده داشته باشم یا نه.....

مهم نیست برام نظر بذارید یانه.....

مهم نیست حتی اگه یک نفر مطالبمو نخونه....

من از عشقم میگم....

عشقی که هیچ وقت تموم نمیشه.....

از ایرانی میگم که میخوام اسمش تو دنیا سر باشه....

از ایرانی میگم که هنوزم که هنوزه اسمش میاد تن بعضیا میلرزه....

من از نژاد اریایی میگم.....

از ارش وکوروش و اریو برزن وفهمیده و باکری و رضایی نژاد

من از سورنا میگم و از احمدی روشن و علیمحمدی.....

من برای دل کوچیک خودم میگم.....دل عاشقم

واسه خودم میگم.....عشق خودمه خود خودم



سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده : یه ایرانی

ایران من هیچ تحریمی نمیتونه سینه ستبر تو رو بشکونه.....

هیچ کس نمیتونه غرور 7000ساله تو رو حتی یه کمی خدشه دار کنه...

اونا 33 ساله فقط تهدید میکنن...

اونا میترسن از وحدت مردمت.....

اونا میترسن از اتحادی که مردم ایران دارن....

اونا میترسن از ما جوونای این سرزمین....

چون میدونن استعدادای ما بی نظیره...

اونا یه مشت ترسو بیشتر نیستن که فقط حرف زدن بلدن....

اونا میترسن از کمان آرش...

اونا میترسن از حسین فهمیده هایی که حاضرن نارنجک به کمر ببندن و جونشونو برای سربلندی تو بدن....

اونا میترسن از علی میترسن از ارمیتا....

چون میدونن دو فردای دیگه قراره راه احمدی روشن و رضایی نژادو ادامه بدن....

اونا از دستای گره کرده ما میترسن....

نمیدونن با صد تا تحریم و تهدید این گره باز نمیشه....



سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, :: 15:44 ::  نويسنده : یه ایرانی

 

امروز سر کلاس یکی از بچه ها گفت:

 

ایران جای پیشرفت نیست....

حیفه ادم استعدادشو تو این کشور ... الکی هدر بده!

 

برای من مهم نیست بقیه چی میگن.....

برای من مهم نیست....

بذار هرکی هرچی میخواد بگه....

یه ذره از عشق من به ایران که کم نمیشه

قهرمانای این خاک اونقدر زیادن که نمیدونم از کدومشون بگم....

سورنا،ارش،اریو برزن و...

حسین فهمیده،باکری،بابایی،همت و....

علیمحمدی،شهریاری،رضایی نژاد،احمدی روشن و....

همین که خودم میدونم کشورم بهترین کشور دنیاست کافیه....

همین که خودم میدونم نژاد اریایی با غیرت ترین نژاده کافیه....

همین که قهرمانای این خاک اونقدر زیادن که قابل شمردن نیستن کافیه....

برای من حرف دیگران،اطرافیانم و حتی دوستای نزدیکم مهم نیست....

بذار هرچی میخوان درمورد این خاک که وجب به وجبش خون شهداس بگن....

من تا اخرین لحظه عمرم اسم ایران رو با غرور به زبون میارم.....

تا اخرین لحظه عمرم به این کشور خدمت میکنم....

چون میدونم خدمت به این کشور مقدسه....

هرکی میخواد کم بیاره ولی من تا تهش پای اعتقادم وای میستم

بذار تحریم کنن

بذار شب گرسنه بخوابم.....

اما دست از اعتقادم بر نمیدارم

نه نفسم از جای گرم بلند نمیشه....فقط غیرت دارم.....

مرد باش.....

مرد باش و پشت کشورت مثل یه شیر بمون.....

این کشور منو توئه....

تا خودمون نخوایم کسی نمیتونه حتی بهش نگاه کنه....





دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 15:28 ::  نويسنده : یه ایرانی

 


ای ایران تا نفس دارم عهد دیرین را نشکنم

ای میهن من به پای تو جان شیرین را افکنم

خونین پر کبوتران بر بام تو پر کشان
ای در سایه ات امان، آه ای لاله زار من

ای توفان سرشت تو، شادم با بهشت تو
چون با سرنوشت تو می ماند تبار من

 در دل ها جوانه ای، بر لب ها ترانه ای
شوری عاشقانه ای، نقشی جاودانه ای

 ای دریای بی کران در جانم فرو بریز
از مستی پیاله ای، از هستی نشانه ای                                           

ای ایران تا جهان باشد نام تو ماند جاودان
ای میهن تا درخشیدی روشن از مهرت آسمان

شادم در آغوش تو، ای خاک آسمانی

دلتنگم با اندوهت، داد از غم نهانی

از خاکت بر می خیزم چون لاله های عاشق
با مهرت می پیوندم ای مرز مهربانی

ای ایران تا نفس دارم عهد دیرین را نشکنم

ای میهن من به پای تو جان شیرین را افکنم

 



چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 15:59 ::  نويسنده : یه ایرانی

 

 

 

اگر سر بر آرد ز خاک
اگر باز پرسد ز ما
چه شد دین زرتشت پاک
چه شد ملک ایران زمین
کجایند مردان این سرزمین
به کوروش چه خواهیم گفت؟
اگر دید و پرسید از حال ما
چه کردید بُرنده شمشیر خوش دستتان
کجایند میران سر مستتان

چه آمد سر خوی ایران پرستی
چه کردید با کیش یزدان پرستی
به شمشیر حق ، نیست دستی
که بر تخت شاهی نشسته است
چرا پشت شیران شکسته است
در ایران زمین شاه ظالم کجاست
هوا خواه آزادگی ،

پس چرا بی صداست
چرا خامش و غم پرستید، های
کمر را به همت نبستید، های
چرا اینچنین زار و گریان شدید
سر سفره خویش مهمان شدید
چه شد عِرق میهن پرستیتان
چه شد غیرت و شور و مستیتان
سواران بی باک ما را چه شد
ستوران چالاک ما را چه شد
چرا مُلک تاراج می شود
جوانمرد محتاج می شود
چرا جشنهامان شد عزا
در آتشکده نیست بانگ دعا
چرا حال ایران زمین نا خوش است
چرا دشمنش اینچنین سر کش است
چرا بوی آزادگی نیست، وای
بگو دشمن میهنم کیست، های
بگو کیست این ناپاک مرد
که بر تخت من اینچنین تکیه کرد
که تا غیرتم باز جوش آورد
ز گورم صدای خروش آورد
به کوروش چه خواهیم گفت؟


 



سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 21:41 ::  نويسنده : یه ایرانی